کرخت و بی حال، زل زده به دیوار، شایدم صفحهی موبایل. حالت تهوعی که همیشه همراه سردردها هست. اشکهای گاه و بیگاه. ترس از خوابهای آشفته. بهانهجویی برای اندک دلگرمییا امیدی. تلاش بیفرجامیبرای درس خوندن. بوی کرختیِ پخش تو اتاق، اون گوشهی زشتش. و این زیر. زیر این صندلی که پر از کاغذ رنگیه. خرد شده یا سالم. تا شده یا در انتظارِ تا. ده تا کاغذ برای یه اوریگامیزیاد نیست؟ هست. ولی تهش نگاه میکنی و میگی: میارزید. میارزید.
اندر نریّتِ نران و مردانگی مردان بازدید : 398
پنجشنبه 17 ارديبهشت 1399 زمان : 23:24